ترجمة "ختم شوكة" للغة الفارسية:


  قاموس العربية-الفارسية

شوكة - ترجمة : شوكة - ترجمة : ختم - ترجمة : ختم - ترجمة : شوكة - ترجمة : شوكة - ترجمة : ختم - ترجمة : ختم - ترجمة : ختم - ترجمة : ختم - ترجمة :

Ads

  أمثلة (مصادر خارجية، وليس مراجعة)

رائع ، شوكة
اوه ، دمش گرم ، يک چنگال
... اغرسوا شوكة في
.... يه چنگال به من فرو کنيد
اغرسوا شوكة في
... . يه چنگال به من فرو کنيد
ختم الخصائص
ویژگیهای مهر
ختم الوقت
مهر زمان
أغرس شوكة في ماذا ..
براي چي چنگال فرو کنيم
أغرس شوكة في ماذا
براي چي چنگال فرو کنيم
ختم فان جاريت م ك س ور
! مهر ون گارت شکسته شده
هى ليست ختم بحرى
اون تو نيروي دريايي نيست.
يارجل, أنت مثل شوكة فى مؤخرتى
مثل اينكه تنت ميخاره
أضف ختم الوقت ISO 8601
افزودن مهر زمان ISO 8601
الحارس لم يسمح بأي شوكة أو سكين
اجازه استفاده از کارد و چنگال نداريد.
البائع يطاردنى وهو يمسك شوكة فى يده
فروشنده هه هم با يه دسته چوبي چنگک دار تو يه دستش ، دنبال من کرد
هذا ضخم شوكة فى كثير من الجوانب
اين خيلي عظيمه. برگشتن شما از همه جهات باعث ناراحتيه
أضف ختم الوقت إلى اسم الملف
افزودن مهر زمان به نام پرونده
الآن ك ل م تسك ع في الكونجرس شوكة في ظهور نا.
حالا توي مجلس هر خري رو ميشه ديد، ميدوني که،پوستمون رو ميکنن.
أنت كنت شوكة في جانبي منذ جئت هنا
تو مثل خاري تو پهلوي من بودي، از وقتي که تو رو آوردنت اينجا.
انه المحقق الرائع الذي ختم مصيري الشرس
کارگاه عالي اي که تقدير شوم منو رقم زد
! لكنه لم يكذب. الرساله عليها ختم الملك.
ولي اون دروغ نميگفت كاغذ حاوي مهر پادشاه بود
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
اين نفاق و بدكاريشان بدان سبب است كه ايمان آوردند به ظاهر سپس كافر شدند در نهان ، پس بر دلهاشان م هر نهاده شد از اين رو حق را در نمى يابند .
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
این بدین سبب است که آنان ایمان آورده ، سپس کافر شدند ، در نتیجه بر دل هایشان م هر زده شد و ( دیگر ) نمی توانند بفهمند .
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
اين بدان سبب است كه آنها ايمان آوردند ، سپس كافر شدند ، در نتيجه بر دل هايشان مهر زده شد . از اين رو آنها نمى فهمند
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
اين بدان سبب است كه آنان ايمان آورده ، سپس به انكار پرداخته اند و در نتيجه بر دلهايشان م هر زده شده و ديگر نمى فهمند .
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
این بخاطر آن است که نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند از این رو بر دلهای آنان مهر نهاده شده ، و حقیقت را درک نمی کنند !
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
این بدان است که ایشان ایمان آوردند سپس کافر شدند پس م هر نهاد بر دلهاشان پس درنیابند
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
این ( نفاق و بدکاریشان ) برای آن است که آنها ( به زبان ) ایمان آوردند و سپس ( به دل ) کافر شدند ، پس م هر ( قهر و ظلمت ) بر دلهاشان نهاده شد تا هیچ ( از حقایق ایمان ) درک نکنند .
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
این صفت زشت نفاق و بدی اعمال به سبب آن است که آنان نخست ایمان آوردند ، سپس کافر شدند در نتیجه بر دل هایشان مهر تیره بختی زده شد ، به این عل ت حقایق را نمی فهمند .
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
اين بدان سبب است كه ايمان آوردند ، سپس كافر شدند . خدا نيز بر دلهاشان م هر نهاد و آنان درنمى يابند .
ذلك أي سوء عملهم بأنهم آمنوا باللسان ثم كفروا بالقلب ، أي استمروا على كفرهم به فطبع ختم على قلوبهم بالكفر فهم لا يفقهون الإيمان .
این از آن است که ایشان ایمان آورده اند سپس کفر ورزیده اند ، و بر دلهایشان مهر نهاده شده است ، و ایشان در نمی یابند
وMERCUTIO ، لتغرق فيه ، يجب أن نحب الأعباء الظلم الكبير جدا عن شيء المناقصة. ROMEO هل الحب شيء العطاء انها خشنة للغاية ، وقحا جدا ، صاخبة جدا ، ويحرك مثل شوكة.
MERCUTIO ، غرق در آن ، باید به شما عشق بار ظلم و ستم بیش از حد بزرگ است برای چیزی مناقصه. رومئو آیا عشق یک چیز مناقصه آن را خیلی خشن است ، خیلی بی ادب ، بیش از حد خشن و بی ادب و pricks مانند خار.
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خدا بر دل هاشان و بر گوش هایشان م هر ( پایانی ) زده و بر چشم هایشان پرده ای ( پوشانده ) و برایشان عذابی بزرگ است .
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خدا بر دل ها و شنوايى شان مهر نهاده و بر چشمانشان پرده اى است و آنها را عذابى بزرگ است
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خداوند بر دلهاى آنان ، و بر شنوايى ايشان م هر نهاده و بر ديدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى دردناك است .
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
مهر نهاد خدا بر دلهاشان و بر گوش ایشان و بر دیدگان ایشان است پرده ای و برای ایشان است شکنجه بزرگ
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خداوند بر دلهاشان و بر گوشهاشان م هر نهاده و بر ديدگانشان پرده اى است و آنها را عذابى است بزرگ .
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خدا مهر نهاد بر دلها و گوشهای ایشان ، و بر چشمهای ایشان پرده افتاده ، و ایشان را عذابی سخت خواهد بود .
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خداوند بر دلها و بر گوشهایشان مهر نهاده است ، و بر دیدگانشان پرده ای است و عذابی بزرگ در پیش دارند
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خدا بر دلهايشان و بر گوششان مهر نهاده و بر روى چشمانشان پرده اى است ، و برايشان عذابى است بزرگ .
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده و بر چشمهایشان پرده ای افکنده شده و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست .
ختم الله على قلوبهم طبع عليها واستوثق فلا يدخلها خير وعلى سمعهم أي مواضعه فلا ينتفعون بما يسمعونه من الحق وعلى أبصارهم غشاوة غطاء فلا يبصرون الحق ولهم عذاب عظيم قوي دائم .
خدا به کیفر کفرشان بر دل ها و گوش هایشان م هر تیره بختی نهاده ، و بر چشم هایشان پرده ای از تاریکی است که فروغ هدایت را نمی بینند ، و برای آنان عذابی بزرگ است .

 

عمليات البحث ذات الصلة: شوكة - شوكة الطعام - ختم - ختم مطاطي - ختم البريد - ختم زمني -